نگارش نهم-

درس 5 نگارش نهم

neda aaa

نگارش نهم. درس 5 نگارش نهم

انشا موضوع آزاد دست نویس حتما معرکه میدم

جواب ها

Im mahi

نگارش نهم

سلام؛من یه نویسندم لطفا معرکه بده دفعه های بعدی درخدمت باشم:)) بسم رب النور موضوع:دختر بودن من یک دخترم و به دختر بودن خود میبالم و به اینکه مرا لبخند خالق بی‌همتا می‌نامند افتخار میکنم. من یک دخترم و بدون هیچ محدودیتی در دنیای صورتی رنگ خود میگردم و میخندم و عاشقی میکنم. لج میکنم،قر میزنم و گاهی به لوس ترین موجود جهان آفرینش تبدیل می‌شوم و گاهی هم تغییر کاربری می‌دهم‌ و نقش دختر بچه ای را بازی می‌کنم که بی‌هوا قهر میکند،دختری که هر ژانری را که بخواهد در فيلم زندگی‌اش بازی میکند و گاهی سکانسهای مورد علاقه‌اش را بارها تکرار میکند،اینها مزاياي دنياي دختران است،دخترانی که خود کارگردان فیلم زندگی‌شان هستند، من باور های غلط افراد نادان را تکذيب میکنم که دختران را دست کم گرفته‌اند و برای آنان‌ محدودیت ایجاد می‌کنند. به نظر من هر خانواده ای خودش ارزش و شرف دخترش را معین میکند، او می‌تواند به دخترش به چشم موجودی باعث آبروریزی نگاه کند و در عین‌حال می‌توانند به دخترش،امید بخش زندگی‌اش به چشم بلوری بی نقص و مرواریدی درخشان نگاه کند که این بینش پیامبران ما نسبت‌ به دختران است. در دین اسلام برای زنان و دختران ارزش والایی مشخص شده است،در دین من برای من هیچ محدودیتی وجود ندارد؛ و هر آنچه که تکلیف من است به نفع خود من است، زیرا زيبايي در زنان چندبرابر مردان است و به همین سبب دختران را مظهر ناز و پسران را مظهر نیاز می‌نامند. من یک دخترم که اجازه دارم هر لباسی که می‌خواهم برتن کنم و به هر مکانی که دوست دارم بروم و مادرم هیچگاه مرا تکلیف نکرد که به این مکان نرو و آن لباس را بر تن نکن؛ زیرا او به خوبی مرا تعلیم داد که به وقت نماز از خالقم دلبری کنم نه از مخلوقات در سایر مهمانی‌ها‌ او به من یاد داد چگونه در مقابل نامحرم رفتار شایسته یک دختر اسلامی را داشته باشم او به من آموخت که معنای نجابت در نحوه بروز رفتار معنا پیدا میکند نه در محدود کردن آن؛ و فرار از ارتباط اجتماعی اسمش نجابت نیست بلکه به معنای رشد نیافتگیست. من از کودکی تاکنون به دلیل جنسیتم با هیچ محدودیتی روبه‌رو نشدم، الگوی من در زندگی بیلی آیلیش و هانده آرچل نیست بلکه بهترین بانوان عالم حضرت خدیجه مریم و آسیه است. این باور غلط وجود دارد که ما دختران منتظر شاهزاده با اسب سپید هستیم، اما در واقعیت ما دختران خود سوارکارانی قابل هستیم که خود اسبمان را زین میکنیم، و به وقت شکست برمی‌خیزیم و اسبمان را تیمار می‌کنیم بدون نیاز به هیچ شاهزاده ای. من دختری هستم که در هر خانه ای حکومت میکنم و هر خانه ای که پا در آن بگذارم قلمروی من است؛ شاه دخت خانه پدری، مهر بانوی خانه فرزند و نورچشمی خانه شوهر من به عنوان یک دختر در دنیای خود آزادم. درست مثل یک طوطي که تا زمانی که حدود خود را رعایت کند آزاد است اما زمانی که به میان مردم آید و جولان دهد کم نيستند صیادانی که به آن چشم دارند. دختری هستم که هیچگاه از جنسیت و پوششم ناراضي نبودم و گله نداشتم حال شما بگوئید من به عنوان یک دختر اسلامی چه کمبود و محدودیتی دارم که شعار زن زندگی آزادی سر بدهم؟

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت